


همه چیز در مورد مدل کسبوکار استارتاپ استودیو

استارتاپ استودیو چیست و بیزینس مدل آن چه تفاوتی با مدلهای کسبوکار شتابدهنده و سایر مراکز حمایتی استارتاپها دارد؟
جهان امروز با چالشهایی به صورت مداوم درگیر است که تنها راهحلهای جسورانه از عهده حل آنها برمیآیند. این بدان معناست که سازمانها و کارآفرینان باید به دنبال روشهای جدیدی برای تفکر نوآورانه باشند؛ روشهایی که آنها را به سوی فرصتهایی شگفتانگیز هدایت کند.
مدل استارتاپ استودیو یا استارتاپ فکتوری یکی از روشهای تاثیرگذار در این مورد است. اگر میخواهید در مورد این مدل تجاری بیشتر بدانید، با ما در این متن همراه شوید.
استارتاپ استودیو چیست؟
استارتاپ فکتوری مدلی جدید برای کارآفرینی است که ایدههای تجاری جدید را به کسبوکارهای تازهکار ارائه میکند. در ساختار این مدل از کارآفرین با سرمایه اولیه و پشتیبانی اجرایی حمایت میشود. به این ترتیب فرد تازهکار میتواند به آسانی با مجهولات راهاندازی یک شرکت جدید دست و پنجه نرم کند. هدف این استودیوها این است که تا جای ممکن استارتاپهای موفق پیدا کنند.
شاید اختراع، راهاندازی شرکت یا حتی تولید یک محصول جدید بهترین راهحل باشد، اما انجام این کارها به هیچ عنوان ساده نیستند. از جمعآوری تیم مناسب تا تامین بودجه راه پرپیچ و خمی وجود دارد که افراد را به چالش میکشد؛ مخصوصا احتمال خطا برای کسانی که اولین بار این مسیر را تجربه میکنند، بسیار بالاست.
به همین دلیل است که ۹۰ درصد از استارتاپها شکست میخورند. درست در همین نقطه این سوال پیش میآید که استارتاپها در کدام مرحله اشتباه کردهاند؟ برای این که شانس موفقیت این افراد بیشتر شود، باید چه کار کنند؟
اگرچه شتابدهندهها و مراکز رشد نقش مهمی در اکوسیستم سرمایهگذاری ایفا میکنند، اما نمیتوان همیشه آنها را راهحل مناسبی برای هر چالش تجاری دانست. همین امر سبب شد که از اواسط دهه ۱۹۹۰ مدلی جدید پا به عرصه سرمایهگذاری بگذارد؛ این مدل جسورانه از کارآفرینان مشتاق حمایت کرد که کارهای خود را به جامعه ارائه دهند.
این مدل تجاری را با نام استارتاپ استودیو یا استارتاپ فکتوری میشناسند که در دنیای استارتاپی از موفقیت کسبوکارهای نوظهور حمایت میکند. اما ماجرا زمانی جالب میشود که بدانید بازار استارتاپ فکتوری در طول ۷ سال گذشته رشد باورنکردنی ۶۲۵ درصدی را تجربه کرده است.
سیر تکاملی استارتاپ فکتوری
استارتاپ استودیو برای اولین بار در سال ۱۹۹۶ توسط بیل گراس (در مرکز رشد (Idealab) آیدیالب) استفاده شد؛ از آن زمان تا به امروز این مدل تغییرات زیادی را به خود دیده است. بیایید با یکدیگر سیر تکاملی این مدل تجاری را مشاهده کنیم:
- موج اول: در اوایل دهه ۲۰۰۰ مفهوم اولیه استارتاپ فکتوری بیشتر توسعه یافت. در این مرحله استودیوها دریافتند که تامین بودجه برای استارتاپهای خود سودمندتر از جذب سرمایه خارجی است.
- موج دوم: از سال ۲۰۰۹ به بعد پای فناوریهای دیجیتال به اکوسیستم حمایت از کارآفرینی باز شد. در این سالها خدمات بیشتری با افزایش میزبانی وب، API و بازاریابی رسانههای اجتماعی وارد این مدل شد.
- موج سوم: در سال ۲۰۱۳ خدمات و دادههای تلفن همراه به عنوان یکی از ارزشمندترین داراییها شناخته شد و به این ترتیب این مدل در موج سوم با رویکردی جدید به سوی پیشرفت گام برداشت.
- موج چهارم و فراتر: در سال ۲۰۱۵ استارتاپ فکتوریها بر چشمانداز بلندتری تمرکز کردند و به دنبال خلق استارتاپهای مقاومتر، پایدارتر و ارزشآفرین هستند.
اکوسیستم سرمایهگذاری؛ مقایسه مدلهای کسبوکار
در اکوسیستم استارتاپ تفاوتهای مهمی میان مدل استارتاپ استودیو و مدلهای دیگر تجاری وجود دارد. اگرچه هدف تمامی این مدلها یکسان است و تمام آنها به دنبال موفقیت استارتاپها هستند، اما فرآیند ایجاد شرکت و محدوده پشتیبانی تفاوتهای زیادی میان این مدلهای تجاری به وجود آورده است.
بسیاری استارتاپ فکتوری را شتابدهندهها یا مرکز رشد میدانند؛ اما حقیقت این است که این مدل ترکیبی از هر دوی آنها است که در هر مرحله با توجه به هدف روی یکی از آنها تمرکز میشود.
با مدل استارتاپ فکتوری چالشهای ناشی از شتابدهندهها را بهتر میتوان حل کرد. در این مدل رویکردهای خاصی وجود دارند که برای حل مشکلات مشخص طراحی شدهاند.
پیش از این مدل استارتاپ فکتوری به عنوان ترکیبی از شتابدهندهها و سرمایهگذاران خطرپذیر یا همان VC، معرفی شده بود. امروز اما این مدل به صورت مستقل توصیف شده و از آن استفاده میشود.
این مدل در جذب بنیانگذار، مشاوره، جمعآوری کمکهای مالی و موارد دیگر به صورت فعال نقش دارد. همچنین با ارائه حمایت مالی و سطوح بالاتری از مشارکتهای اجرایی بنیانگذاران را تشویق به ورود به این عرصه میکند.
بخشهای مختلف مدل کسبوکار استارتاپ استودیو
مدل استارتاپ فکتوری به سه دسته زیر تقسیمبندی میشود:
- ساختمان سرمایهگذاری داخلی
- کار برای سرمایهگذاران
- فعالیت در شرکتها
شرکتهایی که در مدل تجاری استارتاپ استودیو توسعه یافتهاند، ترکیبات منحصر به فردی دارند؛ به گونهای که در این شرکتها سهگانه استعدادهای جهانی، فناوری جدید و تخصص حوزه با یکدیگر ترکیب شدهاند.
اما نکته جالب توجه این است که استودیوهای سرمایهگذاری با منشا ایده طبقهبندی میشود. در ادامه استودیوها را با توجه به منبع ایده آنها توضیح میدهیم.
۱- منبع داخلی ایدهها
در این حالت ایدهها از درون خود سازمان ایجاد، بررسی و تسریع میشوند. از این رو ایدهها در داخل سازمان معتبر هستند و تمام سرمایهها را به خود سازمان باز میگردانند. زمانی که ایده جدید خود را در بازار ثابت کرد، استودیو آن را به عنوان شرکت جداگانه تبدیل میکند. حال استودیو به دنبال بنیانگذار و اعضای تیم برای راهاندازی این شرکت خواهد بود.
۲- منبع خارجی ایده
اگرچه اکثر استودیوها به دنبال خلق ایده در درون سازمان هستند، برخی از آنها فرصت سرمایهگذاری در شرکتهای خارجی را نیز از دست نمیدهند. این استودیوها میزبان تماسهای باز به منظور جستجوی ایدههای جدید و مشارکت با کارآفرینهایی که بودجه کافی برای شروع ندارند، خواهند بود.
۳- رویکرد ترکیبی
در برخی از موارد استارتاپ فکتوریها رویکرد ترکیبی را پیش میگیرند. در این حالت استودیو سرمایهگذاری ایدههای جدید را از شبکههای داخلی و خارجی تهیه کرده و با ترکیب بهترین ایدهها با یکدیگر ایدهای ناب معرفی میکند.
شرایط حمایت استارتاپ استودیو
معمولا استودیوهای سرمایهگذاری به عنوان مبلغ اولیه در حدود ۲۳۲ الی ۴۵۸ هزاردلار به هر استارتاپی تزریق میکنند. اما در مقابل این حمایت آنها ۳۴ درصد از سهام شرکتهای نوپایی را که با کمک یکدیگر تاسیس کردهاند، به خود اختصاص میدهند.
این در حالیست که بیشترین درصد حقوق صاحبان سهام در حدود ۸۰ درصد و کمترین آن در حدود ۱۵درصد است. البته باید بدانید که این درصدها با توجه به نوع پشتیبانی و سطح تجربه مدیرعامل متغیر است.
راهاندازی به عنوان سرویس؛ فرآیند ساخت سرمایهگذاری
زندگی یک بنیانگذار کشمکشی دائمی میان موفقیت و شکست است. در این نقطه استودیوها به میدان آمده و با تمرکز بر توسعه شرکتها کمک میکنند که کارآفرینان چالشهای خاص صنعت خود را پشت سر بگذارند.
روند کار در استارتاپ فکتوری به این صورت است که آنها با خلق ایدههای جدید و اختصاص تیم به ایدههایی که دارای پتانسیل بازار هستند، استارتاپ ایجاد میکنند. هنگامی که این ایدهها آزمایش و تایید شد، سپس با سرمایه، خدمات و تیم از آنها پشتیبانی میشود. در استارتاپ استودیو این حلقه مدل کسبوکار بارها و بارها تکرار میشود و هر بار کار جدیدی را دنبال میکند. در صورتی که ایدهای در این مسیر شکست بخورد، پرونده تجاری به طور کامل کنار گذاشته میشود.
اگرچه روندکار در هر استارتاپ فکتوری متفاوت است، اما مسیر در تمام آنها یکسان است. در ادامه این مسیر را شرح میدهیم:
مرحله اول: تحقیق کردن
این مرحله شامل تامین ایدهها و بررسی آنها میشود؛ به این صورت که آیا این ایدهها شایستگی لازم برای سرمایهگذاری را دارند یا خیر؟ اگر ایده از این مرحله سربلند بیرون آید، گام به گام به مورد تجاری خاصی تبدیل میشود.
در پایان این مرحله کارآفرین باید طرحی کلی از چگونگی متقاعد کردن مشتریان احتمالی داشته باشد. این که چرا باید مشتریان خدمات یا محصولات این کارآفرین را به محصولات موجود در بازار ترجیح دهند؟
اهداف:
- تجزیه و تحلیل رقبا
- تعریف فرضیهها و مفروضات ایده
مرحله دوم: تایید اعتبار
پس از تعریف ارزش پیشنهادی ایده، زمان آن رسیده است که آن را به مرحله اجرا بگذارید. در این مرحله باید مشخصات اولیه محصولات آزمایش شود و در نهایت با شواهد موثق اعتباربخشی آن به ایده تجاری نشان داده شود.
اهداف:
- کشف مشتری
- داستانهای کاربران
- برآورد هزینه
مرحله سوم: خلق کردن
معمولا اولین محصول تحت بررسی بیشتر قرار میگیرد و باید تمام ویژگیهای مراحل قبل را دارا باشد. به این ترتیب مشتریان میتوانند، کاربرد واقعی محصول را بشناسند. از این رو تقویت تناسب بازار توسط محصولات اولیه دور از انتظار نخواهد بود.
اهداف:
- توسعه محصولات اولیه بر اساس آموختهها
- برنامهریزی نقشه راه محصول
- به روز کردن طرح کسبوکار
مرحله چهارم: نمونه کارها
با پشت سر گذاشتن مراحل قبلی پرونده تجاری کسبوکار شما باز شده و شرکت شما راهاندازی میشود. در این مرحله پای سرمایهگذاران به میان میآید که در توسعه استراتژی مشاغل جدید کمک کنند.
اهداف:
- تاسیس شرکت
- افزایش نمونه کارها
مرحله پنجم: اندازهگیری
در این مرحله با کاوش در فرصتهای جدید بازار، سیستم مدیریت و توسعه بر محصولات جدید متمرکز شده است.
ظرفیت تحقیق و توسعه در استارتاپ استودیو
فرآیندهای تحقیق و توسعه با تمرکز بر مشارکتهای کلیدی، هزینهها، جریان درآمد، تخصیص منابع؛ خطوط تولید اضافی و تمرکز بر بخشهای بازار جلوتر از فناوری قدم برمیدارد. در این مدل در همان مراحل اولیه به ارزیابی فرصتهای فنی، تجاری و امکان سرمایهگذاری میپردازند.
در بیشتر موارد فرآیند تحقیق و توسعه سنتی زمان زیادی نیاز دارد که این مورد با اصول اصلی توسعه و رشد سریع استودیوهای سرمایهگذاری کاملاً در تضاد است. از طرفی دیگر فرآیندهای تحقیق و توسعه سنتی به راحتی قابل تکرار و مقیاسپذیر نیستند.
از این رو بسیاری از شرکتها با این موضوع کنار آمدند که نمیتوانند تنها بر تواناییهای تحقیق و توسعه داخلی خود تکیه کنند. از این رو با مشارکت استودیوهای سرمایهگذاری با شرکتها، هزینه تحقیق و توسعه تا حدود زیادی پایین آمده و پتانسیل نوآوری شرکت نیز بهبود مییابد.
زیرا در این حالت شرکتها از مدلهای تحقیق و توسعه جدید که استودیوها آن را ارائه میدهند، استفاده کرده و با ثباتتر در مسیر پیشرفت قدم میگذارند.
مزایای استارتاپ استودیو
پیش از هر چیز باید بگوییم که استارتاپ فکتوریها به واسطه دارا بودن سرمایه انسانی فراوان، کارآفرینان و کارکنان پشتیبانی داخلی مشهور شدهاند. برخلاف آن چه که در مراکز رشد و شتابدهندهها مشاهده میکنید، این استودیوها به عنوان بنیانگذار و سازنده نیز فعالیت میکنند. به صورت کلی تاثیر استارتاپ فکتوریها در روند ایجاد کسبوکار به موارد زیر خلاصه میشود:
- زمان لازم جهت راهاندازی استارتاپها را کاهش میدهند؛
- ریسک کارآفرینان را به طور قابل توجهی پایین میآورند؛
- استعدادهای بیشتری برای ایدهپردازی و نوآوری موارد جدید کسبوکار جذب میکنند.
در نهایت تاثیر این مدل درحالی که بنیانگذاران بر ایجاد یک محصول تمرکز میکنند، به وضوح نمایان میشود؛ به این صورت که استودیوها به طرق دیگری از آنها پشتیبانی خواهند کرد. در این مسیر بازاریابان، طراحان، کارشناسان امور مالی، استخدامکنندگان و غیره کارهای روزانه را برعهده میگیرند.
به همین دلیل است که استارتاپهایی که توسط استودیوهای سرمایهگذاری تاسیس شدهاند، در زمان کمی به بازدهی بالا میرسند. این استارتاپها دارای ۵۳ درصد نرخ بازگشت داخلی هستند، در حالی که این نرخ در استارتاپهای غیراستودیویی ۲۱ درصد است.
استارتاپ فکتوری و آینده درخشان آن
در حال حاضر کارآفرینهای فراوانی در جهان در استارتاپ استودیوها به دنبال سرمایهگذار هستند. این مدل تجاری کمک کرده است که راههای نوآورانهتری برای ساخت، رشد و سرمایهگذاری در راهاندازی استارتاپ ایجاد شود.
به طور کلی با گسترده شدن روزبهروز فضای استارتاپی آینده روشنی در انتظار استارتاپ فکتوریها است. نتایج امیدوارکننده این استودیوها نشان از عملکرد فوقالعاده آنها دارد که این روزها نقش مهمی در فضای کسبوکارهای نوین ایفا میکنند.
استارتاپ استودیو نارون با هدف ایجاد کسبوکارهای فناورانه در حوزه مالی از سال ۱۳۹۹ آغاز به کار کرده و با مدل کسبوکاری کارخانه استارتاپ توانسته است بیش از ۵ استارتاپ جدید ایجاد کند.
منبع:
The Venture Studio Business Model Explained